دكتر شريعتي جمله اي بسيار زيبا و معني دار در مورد شناسايي فاطمه دارد. او مي گويد “فاطمه” فاطمه است ، يعني آنچه باعث شد اين زن بزرگ باشد ، از نظر همه بدنام باشد ، او را به يك زن مشهور و طبقه بالا در طول تاريخ اسلام ، در جهان اسلام ، انتساب …
بانويي در تراز الگوي برتر https://fun4all.ir/بانويي-در-تراز-الگوي-برتر/ سرگرمي براي همه Wed, 03 Feb 2021 14:10:27 0000 عمومي https://fun4all.ir/بانويي-در-تراز-الگوي-برتر/ دكتر شريعتي جمله اي بسيار زيبا و معني دار در مورد شناسايي فاطمه دارد. او مي گويد “فاطمه” فاطمه است ، يعني آنچه باعث شد اين زن بزرگ باشد ، از نظر همه بدنام باشد ، او را به يك زن مشهور و طبقه بالا در طول تاريخ اسلام ، در جهان اسلام ، انتساب …
دكتر شريعتي جمله اي بسيار زيبا و معني دار در مورد شناسايي فاطمه دارد. او مي گويد “فاطمه” فاطمه است ، يعني آنچه باعث شد اين زن بزرگ باشد ، از نظر همه بدنام باشد ، او را به يك زن مشهور و طبقه بالا در طول تاريخ اسلام ، در جهان اسلام ، انتساب خود به رسول خدا ، كه البته در جاي خود نه ، زيرا طبق معيارهاي اسلامي ، خويشاوندي ، چيزي غير ارادي از كنترل انسان ، نمي تواند مانند ديگر كودكان منبع غالبيت ، غرور باشد. آن امام از چنين امتيازي برخوردار نبود. علاوه بر اين ، همسر وي با حضرت علي (ع) معيار افتخار وي محسوب نمي شود ، همانگونه كه ساير همسران وي تفاوت زيادي در اين رابطه حتي در كارهاي خانه ، در تلاش براي مديريت زندگي مانند مشكلات كاري پيدا نكردند. آيا ممكن است بيشتر زنان ، به ويژه دهقانان و عشاير ، بسيار سخت تر كار كنند ، بنابراين شهرت و الگوي نمونه او را بايد در ويژگي هاي ديگر مشاهده كرد؟ واقعيت اين است كه آنچه فاطمه را نسبت به ساير زنان برتر دانست ، كمال ديني / دانش وي در مورد آموزه هاي عقيدتي و احكام ديني بود. دانشمند ژاپني يوكيشي در كتاب تئوري تمدن اين دو (دانش و فضيلت) را اساس تمدن بشري مي داند .
بايد تأكيد كرد كه فاطمه فردي ستودني بود ، نه موجودي فوق بشري با ويژگي هاي غيرانساني ، بنابراين مانند ساير افراد ، او با مشكلات و محدوديت هاي زيادي روبرو شد ، همانطور كه پدرش ، پيامبر (ص) برابر دانست. اورانيوم اين بود كه او انساني با صفات انساني بالا است ، بنابراين بايد فاطمه را به عنوان يك انسان و نمونه اي مثال زدني از زندگي درك مي كردند ، و اگر غير از اين بود ، نمي توانست براي ديگران يا براي خدا نمونه باشد. مال غير كوشا داده شده است. (اكتسابي نيست) شأن خود را پيدا مي كند. بنابراين ، اين خانم بايد در متن حياتي خود مورد بررسي قرار گيرد ، منوط به داده هاي تاريخي ، و بيش از همه ، بايد از كليشه ها و غير منطقي بودن اجتناب كند. به عبارت ديگر ، بررسي شخصيت فاطمه (س) البته ، ساير رهبران معصوم نيز نبايد و نمي توانند صرفاً مبتني بر داده هاي حديثي ، كلامي و بدون معيارهاي قبلي باشند ، دليل بر اين استدلال كه عقل انسان از برخي موارد فهميده است خصوصيات وي اگر فردي ناتوان باشد يا برخي از اقدامات بالاتر از سطح درك ديگران باشد ، مجوز پذيرش افراد حقيقت طلب منطقي نخواهد بود ، اگرچه ممكن است براي مومنان مذهبي خوشايند باشد.
بدون شك ، آن حضرت به عنوان يك انسان شريف از خصوصياتي برخوردار بود كه افراد ديگر از آن برخوردار نبودند ، اما پذيرش اين واقعيت مجوزي براي انتساب هرگونه صفت و عمل به وي نيست. براي تشخيص درست از غلط حداقل بايد سه معيار در نظر گرفته شود. معيار دين و ارزش هاي ديني ، معيار عقل و توانايي هاي طبيعي و سه مورد ديگر زندگي و تاريخ آن حضرت و ساير معصومين است. بر اين اساس ، تعدادي از موضوعات انتسابي ، مانند اقداماتي كه ديگران دنبال مي كنند يا به روش هاي انفعالي براي كسب حق اكتفا مي كنند ، در واقعيت هاي قابل قبول گنجانده نشده اند و البته بايد مورد تجديدنظر قرار گيرند.
عدم شناخت Fat از حضور فاطيما و حضور او در جهان ، نسلي پر از پرسش و نياز مدرن استفاده از ديدگاه هاي انساني مدرن و قابل قبول و ادبيات اولويت اول است ، راهي جز شكستن ديدگاه هاي محدود ساخته شده وجود ندارد ، بنابراين بالاتر از نيازهاي شخصي و در اقتصاد كلان تمدن ، اما آنها بايد آزمايش شوند. آنچه نويسندگان باستان با اندكي تأمل توصيف كردند ، نشان مي دهد كه وي بيش از نگراني هاي همسر ، خانواده و اقوام خود مي انديشيد. در اينجا چند نمونه آورده شده است.
اول اينكه خانم بيش از آنكه به خانواده اش اهميت دهد به همسايه خود (ديگران) اهميت مي داد ؛ او گفت. ابتدا همسايه ، سپس خانواده واژه اي است مبتني بر زندگي اجتماعي و متمدنانه ، براي انديشمندي مانند او محكوم است. وجود ديگر ، منشأ وجود انسان است ، انسان ، بنابراين انسان بايد براي سلامتي و بقاي ديگران تلاش كند. افرادي كه خودخواهانه ديگران را انكار مي كنند ، ديدگاه بسته و محدودي دارند ، هنوز اين واقعيت را درك نكرده اند كه همه مردم داراي عزت ، احترام ، حق زندگي هستند و بيش از همه زندگي هر فرد به يكديگر بستگي دارد. اين بالاتر از انفاق است تا دوست داشتن ديگران ، كه در زندگي نامه فاطمه (س) ذكر شده است كه او گاهي براي مشكلات ديگران بسيار ناراحت بود ، هرگز دست نيازمندان را نمي بريد ، البته اين انتظار نمي رفت. او ، زيرا يك مرد بزرگ بايد رفتار عالي داشته باشد.
دوم ، آن حضرت ، همانند پيامبر (صلي الله عليه و آله و سلم) ، مطابق با اقتضاي دين اسلام ، فردي بخشنده و بخشنده بود. در بيان پيامبر (صلي الله عليه و آله و سلم) آمده است كه بهترين دين در نزد خداوند داراي دو صفت است كه يكي از آنها سهولت و تحمل با ديگران است. و فاطمه (سلام الله عليها) ) ، به عنوان عصمت ، هرگز او را ترك نمي كند. مطابق معيارهاي دين ، اگر در جايي شكايت كند ، خشم را ابراز مي كند ، پس جنبه انساني ، ارزشمندي دارد ، بدون دستيابي به امتياز شخصي يا تثبيت وضعيت خانواده.
دو نكته اي كه در خطبه معروف وي بيان شده آشكار است. وي از امامت به عنوان منبع عشق بشر و آرامش آنها ياد مي كند
سومين نكته اي كه بايد در اقدامات فاطمه (س) مورد توجه قرار گيرد ، مسئله وحدت امت اسلامي از ديدگاه ديگري است. جدايي مردم از يكديگر براي جامعه بشري آفت بزرگي است كه البته بر اساس اصل عشق است. لازم به ذكر است كه اين خانم با هدفي گسترده در حال اقدام بود. بسياري از فلسفه ها را مي توان براي اصل امامت برشمرد ، اما بايد تأكيد كرد كه اين مقوله وحدت جامعه را تضمين مي كند ، يا به عبارت ديگر ، محافظت از جامعه در برابر تفرقه ، تخريب ، براي آنها ميزان حفظ مسلمان. در مورد چگونگي ارزيابي حادثه از اين نظر اطمينان وجود داشت. بديهي است كه او چنين تصوري در مورد زندگي اجتماعي دارد ، تمام تلاش خود را براي رسيدن به آن به كار خواهد گرفت.
توجه به خانواده در خانه چهارمين نكته اي است كه مي تواند در زندگي فاطمه (KHAON) مورد توجه قرار گيرد. بديهي است كه اين توجه و تلاش براي تأمين نيازهاي اعضاي خانواده توسط همه زنان انجام مي شود ، بنابراين چنين تلاشهايي را نمي توان افتخارآميز دانست ، اما نكته مهم ديدگاه وي در مورد اهداف بلند مدت و بلند مدت است. ، همان چيزي كه در حكمت عملي به آن خانه داري مي گويند. فاطمه (س) خانواده خود را در مسير رهبري امت اسلامي ديد ، در هسته و اتحاد و تحكيم اجتماعي و البته كساني كه قرار بود چنين نقشي را در جامعه ايفا كنند ، توجه ويژه اي داشتند و با هزينه هاي بسيار زيادي ، با اين رويكرد پيش رفت.
مقوله اجراي قانون ، مسئوليت پذيري در قبال ديگران ، تلاش براي گسترش آگاهي عمومي از ديگر خصوصيات اين بانوي بزرگ است كه از نظر تمدن بسيار مهم است. زندگي متمدن اين است كه همه اعضاي جامعه را با هم برابر ، اعضاي يك بدن ببينيم ، تحقق چنين جامعه اي با وجود قانون ، ضمانت اجرايي مبتني بر عدالت امكان پذير است ، روشن است كه عدالت از بهشت نمي آيد. نه به طور طبيعي همه اين را مي خواهند. اينها افراد فداكار ، مسئول ، آگاه و دانشمندي هستند كه به طور كلي ، براي تحقق عدالت جامعه تلاش مي كنند. زندگي اين زن نشان مي دهد كه او هم در طول زندگي پدرش و هم در مدت كوتاهي از زندگي پس از او ، همه تلاش خود را براي رسيدن به چنين جامعه اي انجام داده است ، او سعي كرده است گامي به سوي عدالت بردارد ، شايسته آن بود.
* دانشيار م Instituteسسه علوم و فرهنگ اسلامي