دجال ، فيلمي است كه مسئله و طرز فكر دارد. فيلمي كه بين عقايد صاحب اثر در حال ماجراجويي است و نگاه ويژه و منحصر به فردي به مسئله ي آفرينش، انسان ، طبيعت ، زن و مرد دارد. گاهي ديالوگ هايي از زبان كاراكتر ها جاري ميشود كه خارج از كادر نيست اما ميتوان تشخيص داد كه تخليه ي فكري/عقيدتي فيلمساز است. “طبيعت ، كليساي شيطان است” يا “هرج و مرج حكم ميراند” …. اين ويژگي ، كه فيلم را داراي شخصيت و درايت ميكند ، كمتر در سينماي چه امروز و چه ديروز ديده ميشود. ويژگي اي كه ممكن است عامه پسند نباشد، حتي خواص فريب نيز نباشد اما خلوتي ايجاد ميكند بين خود و سينه فيل هايي كه آرزوي تجربه ي احساسات ناب سينمايي را در سر دارند. احساسي نزديك به سينماي گاسپار نوئه و ميشائيل هانكه كه محبوب عام نيستند اما دنياي خاص خود را دارند.